اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

دفتر پایین

یه بنده خدایی می گفت : هر جا بری آسمون همین رنگه  

اما من زیاد باهاش موافق نیستم 

بعضی وقتها و بعضی جا ها اونقدر گرد و غبار و آلودگی و سوتفاهم و ... هست که باعث می شه آسمون رو به رنگ خودش نبینی 

... 

بگذریم  

دوران امتحانات تموم شد 

اما بعدتر از اون بعدش بود  

نمی دونم یه دفعه چم شد 

عجیب تلخ شدم 

تا بیام بفهمم چم شده یه عالمه گند زدم  

توی یه شب عجیب (شبی که می خوای بری یه کنکور دیگه بدی) یه دوستی که خیلی برات عزیزه همه چیز رو روی سرت خراب می کنه 

تا صبح اش پلک روی هم نزاشتم 

فرداش هم که خب نشد که برم امتحان  

انتخاب واحد هم که خودش داستانی بود

و ... 

الان توی دوران نقاهتم نمی دونم اصلا خوب می شم یا نه  

خیلی منتظرم امسال تموم بشه

نظرات 2 + ارسال نظر
صفیر پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:46 ب.ظ

چرا که خوب نشی؟؟خوب میشی!!! :)
میگن:میخوای بهت سخت نگیرن به دیگران سخت نگیر...

صفیر شنبه 28 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:07 ب.ظ

فکر کنم دیگه کم کم داری به ارزوت میرسی...
ایشالا سال خوبی داشته باشی :)
توش پر از گامهایی باشه که به سمت جلو ومثبت هستن
عیدت مبارک دوست :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد