اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

هوار

من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم آی
با شما هستم آی
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می گردم
لب باغی ـ سر کوهی - دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم برسد
من هواری را سر خواهم داد
چاره درد مرا باید این داد کند  

درس

حسابی تصمیم گرفتم درس بخونم 

ساعت کاریم رو هم کم کردم (قابل توجه آقای توتونی

 

فقط دعا کنید از پس اش بربیام