اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

موعود

تو را قسم به تکاپوی قله ها برگرد

ابر بارنده ببار

ماه تابنده بتاب

آخر ای پرده نشین

از پس پرده در آی

مغالطه درست

آری اگر

در باز بود و

باز پرنده

پس در پردنده است

و همچنین اگر

در بسته بود و

بسته پرنده

پس باز در پرنده است

اما دری که باز نباشد

دیگر نه در، که دیوار...

اما پرنده بسته اگر باشد

دیگر پرنده نیست، که مردار...

 

تبریک

ای جام نور

جانت صبور

تاجت غرور

در من نشانه و یادت همی حضور

با واژه مهر

اینک ترا سپاس

اینک ترا درود

از جان طمع بریدن اسان بود لیکن...

 

 

خیلی وقتها زمان خداحافظی که می‌شه دلم می‌گیره

مثل دیروز وقتی داشتم از سعید خداحافظی می‌کردم

یه لحظه همه خاطرات صدرا اومد جلو چشمم و ....

سفرت بخیر

و

بدان که همیشه در خاطرم خواهی ماند