اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

تولد هستی

دیروز تولد هستی کوچولو بود

مجبور شدیم هر دو تا شرکت رو تعطیل اعلام کنیم (مامان هستی از همکارهای قدیمه مونه)

 به قول عادل تعطیل کردن توی ایران کار راحتی یه

 مراسم جالبی بود

حدودا ده تا خانم دو ساعت تمام داشتن دف می زدن و یکی شون دو ساعت تمام داشت اسما حسنی را با صوت زیبا زمزمه می کرد

یه عالمه هم مولودی خواندند

تعجبم از این بود که چطور خستگی رو احساس نمی کردن؟!!

بین این همه شادی و شعف و توی اون فضای روحانی نمی دونم چرا گریه ام گرفته بود

هر چی سعی می کردم اشکام به صورت بغض توی گلوی بمونه نمی شد

یه حسی از درون به اشک ریختن وادارم می کرد اون هم بین اون همه دوست و همکار

...

چقدر آروم شدم

فضای روحانی و عرفانی خاصی بود که قابل توصیف نیست

راستی پنجشنبه صبح از هلال احمر تماس گرفتن گفتند که شیر خشک را وارد کردن ولی جالبه ده برابر قیمت قبلیش با این همه خدا رو شکر

دلم برای اونهایی که پول تهیه داروهاشون رو ندارن می سوزه

حتی نمی تونم فکرش رو هم بکنم که ...

کاشکی ...

از همه تون ممنونم

از همه اونهایی که می خواستند کمک کنند اما نمی دونستن چه جوری

از همه اونهایی که سعی کردن اما این دارو رو پیدا نکردن

از همه اونهایی که با دعا هاشون کمک حالمون بودن

و ...

مطمئنم که خداوند به نیت های ما پاداش نیک اعطا خواهد کرد.

البته هستی هنوز هم چشم به راه دعاهای ماست

هستی

حتما تا حالا برات اتفاق افتاده که دوست داری به کسی کمک کنی اما هر راهی که می ری بسته است!!!!

هر راهی رو که بگید امتحان کردم

برای هزاران نفر ایمیل زدم اما هیچکسی جوابم رو نداد

هنوز ناامید نیستم

اینجا می نویسم شاید ...

یکی دو هفته پیش یکی از دوستان خوبم زنگ زد و پرسید : توی خارج از کشور آشنا داری؟؟

گفتم: خب آره چطور مگه

گفت: شیرخشک هستی اینجا گیر نمی یاد طفلک بچه حسابی گرسنه است دیگه نمی دونیم چی کار کنیم؟؟؟

...

هستی یه کودک یازده ماهه است که از دو ماهگی دکترها تشخیص دادن بچه مریضه و نباید هیچ نوع پروتئینی به بدن اش برسه اونها گفتن تا دو سالگی فقط باید از شیرخشکی به نام shs caprilon formula استفاده کنه این شیر نه تنها برای این بچه خاصیت غذا رو داره بلکه جنبه دارویی هم دارد و حتما باید این کودک از این شیر تغذیه بشود و گرنه ...

از اون روز تا حالا هر جوری شده این شیر رو تهیه می کردند حتی یه زمانی قوطی 200 هزار تومان پول می دادن تا بتونن این شیر رو بخرن

اما بعد از امضاء اون قطع نامه کذایی دیگه این شیرخشک به کشور ما وارد نشد و ...

کسی هست بتونه به ما کمکی بکنه؟؟؟ 

کسی جایی آشنا داره؟؟ مخصوصا توی کشورهای آلمان و یا هلند  

می گن دبی هم هست 

هزینه اش هر چقدر هم که بشه پرداخت می کنیم  

تمام هزینه هاش رو

بی قرارم

با خودم فکر می کردم تحقق رویاهایم غیر ممکن است.

اما خدا گفت : «هر چیزی ممکن است»

گم شده بودم،گیج بودم،فکر می کردم هیچ وقت جوابی پیدا نخواهم کرد.

اما خدا گفت : «من هدایتت خواهم کرد»

خود را باختم،فکر می کردم نمی توانم،از عهده اش بر نمی ایم.

اما خدا گفت : « تو از عهده ی هر کاری بر می ائی»

غمگین بودم،احساس کردم زیر کوهی از نا امیدی گیر افتادم

اما خدا گفت: « غمهایت را روی شانه های من بریز»

فکر کردم نمی توانم،من انقدر باهوش نیستم.

اما خدا گفت : « من به تو خرد لازم را می دهم»

بار گناهانم رنجم می داد ،برای کارهای بدی که کرده بودم از خود عصبانی بودم.

اما خدا گفت : «من تو را می بخشم»

از خودم بدم می امد ،فکر می کردم هیچ کس مرا دوست ندارد.

اما خدا گفت : «من به تو عشق می ورزم »

گریه می کردم،زیرا تنها بودم.

اما خدا گفت : « من همیشه با تو هستم »