اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

حال من دست خودمه

یه چند روزی رو برای خودم عزای خصوصی اعلام کرده بودم 

هی فکر کردم

هی گریه کردم

هی غصه خوردم

دوباره هی فکر کردم

هی خوابیدم و بیدار شدم

هی اس ام اس نیش دار فرستادم

هی ...

...(بدتر شد که بهتر نشد)

بالاخره دیدم این جوری نمی شه

به قول یه دوست دنیا که به آخر نرسیده

نشد که نشد

به درک

به قول معروف به جهنم

امروز خیلی بهترم

باید یه تصمیم جدید بگیرم

نه تصمیم که همونه مهندسی سیستمها

باید یه راه جدید گیر بیارم

در ضمن یه استادکار اکسس هم می خوام

کلاس خصوصی با هر قیمتی که شما بگید

البته اگه معقول باشه

محل کلاس هم هر جا شما بگید

منتظر پیشنهادهاتون هستم

اه

 

خیلی ناراحتم 

عصبانی ام 

نمی خوام 

می خوام 

 

* بدترین خبر رو وزیری بهم داد. انگار یه سطل آب جوش روم خالی کردن. مثل یه توپ فوتبال دارید پاسم می دید. کسانی که دم از آزادی می زنند حتی بعد از ۵ سال ازم نپرسیدند تو چی می خوای.

تصمیم کبری

تصمیم گرفتم حسابی درس بخونم 

 هدف: مهندسی سیستمها اقتصادی اجتماعی - دانشگاه امور اقتصادی تهران 

 راستی قراره توی کارم هم یه تغیراتی بدم 

 فعلا حسابی شارژم 

 

بعد از سی سال

پاییز که از راه رسید اولین تلنگرش رو بهم زد که آهای یارو چیز دیگه ای نمونده امسال هم کم کم داره تمام می شه حواست کجاست؟

با خودم فکر کردم حالا یه دو سه ماهی وقت دارم

اما خیلی زود یه ماهش گذشت

یه ماه دیگه اش هم ...

سردر گم ام

من کی ام؟ چی کارم؟ برای چی اومدم؟ رسالتم چی یه؟ کجا دارم می رم؟ درست دارم می رم؟ ...؟