اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

حرف

 

 

هیچ وقت نتونستم در رابطه با خودم با کسی راحت حرف بزنم

در رابطه با احساسم

در رابطه با خواسته هام

در رابطه با مشکلاتم

همیشه یه کنایه وایهام توی صحبتهام هست

و درست امروز که دلم می خواست با یکی حرف بزنم متهم می شم به همین جرم   

 

باید امشب چمدانی را

که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست

رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند

نظرات 7 + ارسال نظر
آموزشکده خوارزمی دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:18 ب.ظ http://diplom.blogsky.com

رفع مشکل مدرک تحصیلی با استعلام از آموزش و پرورش

حسین دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:39 ب.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز دوباره به وبلاگ شما اومدم وبلاگ شما واقعا زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

آموزشکده خوارزمی دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:01 ب.ظ http://www.amoozeshkade.com/forum.php

سلام
اگه محصل هستی توصیه میکنم حتما به اولین انجمن تخصصی درسی ایران یه سری بزنی و از مزایای اون استفاده کنی.
اگه سوال یا مشکل درسی هم داری میتونی عضو بشی و سوالتو اونجا مطرح کنی تا اساتید آموزشی جوابتو بدن

صفیر چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:12 ب.ظ http://www.qalameman.blogfa

آخی....
چرا؟؟البته میفهمم..همه ی ماها یه وختایی دچار این سوئ تعبیرها میشیم!!!بقیه هم درکت نمیکنن...

مشکل همین درک اه دیگه
امان از سو تعبیرها
امان

مریم چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ب.ظ

تتهای!!!!
گاهی وقتا می مونم که با این همه آدم این همه تنها!!
و همین که مشکل تنهایی ات رو رفع کنی (حالا به هر نوعی) کلی دور و ورت رو می گیرن....
من یه چیزی رو می دونم هیچ وقت نمی شه تنهایی رو قسمت کرد... یا به واسطه کسی رفع اش کرد
گاهی یه پیاده روی (نه اندازه یک کیلومتر ها!!!!) می تونه سر حالت بیاره
ولی با تمام حالگیری اش یه کاری باید براش کرد
یه فیلم (آبی و قرمز رو دیدی؟)یه پروژه یه سینما (با من بری)و اینها می تونه حالت رو خوب کنه

سینما رو خب هستم
پیاده روی همیشه آرومم می کنه شاید هم اونقدر خسته می شم که خواب بعدش آرومم می کنه نمی دونم
دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد
سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد

مریم پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:49 ب.ظ

جواب ایمیل ...نه
جواب پیغام ....نه
هیچ جا هم نمیاد
حتی فرانسه
لابد باز هم مبین
اگر اینه سلام به جناب آقا برسونید D:
مواظب خودت باش

برای تو همچی آره
فرانسه هم می یام اگه خدا قسمت کنه
مبین کیلو چند؟؟؟؟

مریم جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ب.ظ

؛باید امشب چمدانی را

که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست

رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند
؛

صبح که گفتی قم هم نمیام .... منظورم همین بود
ولی به قول خودت هیچ وقت نتونستم که بگم

:) گفتم که یه وقت تو گلوم گیر نگو

از دست تو :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد