اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

هوار

من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم آی
با شما هستم آی
این درها را باز کنید
من به دنبال فضایی می گردم
لب باغی ـ سر کوهی - دل صحرایی
که در آنجا نفسی تازه کنم
می خواهم فریاد بلندی بکشم
که صدایم برسد
من هواری را سر خواهم داد
چاره درد مرا باید این داد کند  

نظرات 2 + ارسال نظر
اگهی90 دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ق.ظ http://www.agahi90.com

درج اگهی استخدام
درج اگهی رایگان
کالا و خدمات خود را به رایگان معرفی نمایید
اگهی 90
www.agahi90.com

کسی که مانند نامش تنهاست بیتا چهارشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ق.ظ http://www.darknesswithin.parsiblog.com

ی نویسم از تو ...
از موج یادی که میکوبد به ساحل بی قرار قلبم .
تا دورها تو را به نام اشک هایم می شناسم وبا لحن همیشگی گریه می خوانمت .
تو حس می شوی از آن سوی قلبم.از پشت حصارهای وجودم.
نمی دانم تا کی به سینه بیاویزم گل خاطراتت را؟
از کجا به دست های تو برسم ؟
از کدام پنجره تو را ببینم ؟
از کدام هوا تو را نفس بکشم ؟
بگو . به من بگو که صدای تو همان آواز لرزانی است که نام مرا می شناسد .
بگو که هنوز هم رنگ چشم های مرا روی شیشه پنجره ی قلبت نقاشی می کنی .
بگو که می دانی من از جنس تنهایی ام و کوچیده به سرزمین غربت .به شهر دلتنگی .
صدایم کن .. همین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد