اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

خدا کند که بیاید

 

کدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت

اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت

چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید

تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت

به کوچه های عبورت چقدر اب بپاشیم

یواشکی من و این چشم های مانده به راهت

هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم

صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت

چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت

نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر اهت

چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت

چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت

چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت

به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت

شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی

خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت

تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند

به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت

دعاترین دعاها همین دعای نگار است

امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت

نظرات 5 + ارسال نظر
گفته ها و ناگفته ها جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:20 ق.ظ http://www.ko60.blogsky.com/

سلام
عیدتون مبارک

مریم جون سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:55 ق.ظ http://mmrad.blogfa.com

سلام
خوبی
حالت خوبه
آخه چرا انقد کلاس می ذاری؟!!!!!!!!!!!!!!!
خوب با کلاسی دیگه

مریم جون سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 09:58 ق.ظ

تازه تم ات هم خیلی قشنگه
از متن مامان وبابا هم ممنون
یه چیزی بگم
مامان من دقیقا همینطوریه. دقیقا باورت نمیشه . وای وای ............ طفلکی مامانم

مریم جون سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:04 ق.ظ

بیا تو هم تو این بازی شرکت کن عادت های بدت رو بگو
تو بگو
من هم میگم
پس دعوت ات کردم ها
شرکت کن
جان من
این تن .................. گفتی نگو وگرنه می گفتم
آرزومند آرزوهای خوبت
مریم جون از خود متشکر

مریم جون سه‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:08 ق.ظ

سلام دوباره
می دونی حرف ام تموم نشده
ولی نمی دونم چی بگم
چقد دلم میخواد کلی حرف بزنم .................................... چی بگم دیگه آخه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد