اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

می شود

می توان شکست ها و تلخی های گذشته را فراموش کرد و هرگز به خاطر نیاورد . می توان چهره های زشت و عبوس و رفتارهای ناپسند و آزاردهنده را از یاد برد و دیگر به یاد نیاورد. می توان سرکوفت ها و زخم زبان ها را به خاطر نسپرد . می توان بداخمی ها و نیش زبان های دیگران را به دل نگرفت و فراموش کرد.

می توان از دست دادنی ها را از دست داد و به آنها فکر نکرد . می توان فقط زیبایی ها و مهربانی ها را به خاطر سپرد و زشتی ها را ندید و ضمیر را از وجود همه ی نامهربانی ها و زشتی ها تهی ساخت .

می توان به کلاس تضعیف حافظه رفت و روی تقویت قوه ی فراموشی کار کرد ! می توان فراموشکار بود و شخصیت های خودخواه را به فراموشی سپرد و هر لحظه نو و تازه بود . می توان خاطر را از خاطره های آزاردهنده خالی کرد .

فراموشی بخشی از توانایی انسان است و می تواند در موارد بسیاری به نجات انسان بیاید و او را از شر غم و غصه های به ظاهر تمام نشدنی خلاص کند . فقط به شرطی که در بدترین شرایط زندگی ، انسان به خاطر آورد که می تواند به خاطر نیاورد و می تواند به اختیار خود هر چه را که بخواهد فراموش کند و اگر لازم باشد تمام حافظه اش را به یکباره بیرون بریزد و دوباره از نو متولد شــــــــــــــــود .

 

نظرات 2 + ارسال نظر
شکوفه جمعه 27 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:13 ق.ظ http://haramedelam.blogsky.com/

سلام .. عزیزم ممنونم از اینکه به وبلاگم سر زدی .. متنهای زیبا و پرباری می نویسی .. موفق باشی .. در پناه حق

ستاره جمعه 27 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:28 ق.ظ http://meshky.blogsky.com

سلام
ممنون که به من سر زدی
کاش میشد فراموش کرد ولی خیلی سخته نمیشه
وبلاگت قشنگه موفق و شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد