اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

عقاب




مردی تخم عقابی پیدا کرد و آن را در لانه مرغی گذاشت. عقاب با بقیه جوجه ها از تخم بیرون آمد و با آنها بزرگ شد. در تمام زندگیش او همان کارهایی را انجام داد که مرغها می کردند برای پیدا کردن کرمها و حشرات، زمین را می کند و قدقد می کرد و گاهی هم با دست و پا زدن بسیار کمی در هوا پرواز می کرد.

سالها گذشت و عقاب پیر شد.

روزی پرنده با عظمتی را بالای سرش بر فراز آسمان ابری دید. او با شکوه تمام با یک حرکت ناچیز بالهای طلاییش، برخلاق جریان شدید باد پرواز می کرد.

عقاب پیر بهت زده نگاهش کرد و پرسید:این کیست؟

همسایه اش پاسخ داد: این عقاب است سلطان پرندگان. او متعلق به آسمان است و ما زمینی هستیم.

عقاب مثل مرغ زندگی کرد و مثل مرغ مرد. زیرا فکر می کرد مرغ است!

 

نظرات 7 + ارسال نظر
شراره پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:56 ق.ظ http://www.asberoyaha.blogsky.com

سلام خیلی قشنگه خیلی...........ببین به منم یاد میدید چه طوری از این دونه های برف بزارم تو وبم ........راستی اول شدم ....یا حق

بهروز جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:50 ق.ظ http://Www.l3ehrooz.Tk

سلام عزیز...مرسی که به بلاگم سر زدی....عجب وبلاگ قشنگی داری...آفرین..در اولین فرصت بهت لینک میدم....

دریا جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 01:27 ق.ظ http://daryadarya.blogsky.com

سلام. اگه بدونی چقدر دلم برات تنگ شده...

فانوس خیس جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 03:07 ب.ظ http://www.saraedoosti.blogfa.com

سلام خیلی مطلب پر محتوایی بود لذت بردم وبلاگ پر محتوایی دارید موفق باشید در پناه حق(عکسای زیبایی هم استفاده کردید)

حاج حمید یکشنبه 30 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:39 ب.ظ http://weblog.hajhamid.com

یا مقلب القلوب و الابصار ** یا مدبر اللیل و النهار ** یا محول حول و الاحوال ** حول حالنا الی احسن حال ... با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوست عزیز و بزرگوار ...باز فرشته بهاری از راه رسید و بر فراز کوهساران و دشت ها پرواز کرد و عصای جادوئیش را بر کوی و برزن کشید یک بار دیگر ترانه های شادی را بر دل پرندگان الهام کرد و راز شکوفه را بر گوش شاخساران خواند . و سر سبزی و نشاط و باران را برای انسان از بهشت سوغات آورد تا نویدی برای نیکوکاران و مرحمی بر دل های سوخته منتظران باشد... فرا رسیدن نوروز که خود رمز و نشانی از نو کردن دلها و دیده هاست مغتنم می شمارم و برای شما مبارکی و شادی آرزو می کنم... التماس دعا

آرش دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 01:14 ق.ظ http://arash63.blogsky.com

این حکایت رو قبلا یه خوندم...به هر حال حرفش درسته ولی اعتماد به نفس زیاد از حدم خوب نیست. سال نوت مبارک

بهشت دوشنبه 15 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 06:37 ب.ظ http://www.paradise1979.blogsky.com

بیا باغبان خرمی ساز کن گل آمد در باغ را باز کن



سلام

سال نو مبارک

تعطیلات خوش گذشت؟ نکنه هنوز هم در تعطیلات بسر میبری

در هر صورت امیدوارم سال خوبی داشته باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد