اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

ای تبسم تشنه لبهای تو...

                                                                             

سخن از مردی است که اگر نبود، کربلا در کرانه های کویری تاریخ کمرنگ می شد و برگهای کتاب مردانگی را هرم عطش، مچاله می کرد!

همراهان عزیز

به یقین می دانید از که سخن می گویم!

اگر جوانمردی می توانست به هیات مجسم مردی درآید و پیش چشمها ظاهر شود، زمره اهل وفا و اخوان پاکباز صفا، بی هراس نام او را می نهادند: عباس

سخت سرشناس است. تمام صفتهای روشن می توانند جایگزین نام درخشان او شوند. برای شناخته شدن به اسم خاص نیازی ندارد. در بارگاه خواص نامش عام تر از آن است که در گرو تعریف باشد. تنها کافی است بر لب، لفظ "معرفت" را بیاوری تا در دل عشاق تصویر تناورش قد برکشد و به تمامی ظاهر شود!

برای تماشای این قله بلند عاشقی کلاه از کودک عقل می افتد!

...

در آن شب یلدایی او بود که بیشتر از دیگران حنجره د رحنجره برادر انداخت و آواز برآورد:

ای تبسم تشنه لبهای تو

مرگ یعنی زندگی منهای تو!

...

اندام او را خوب به خاطر بسپارید! چشمهای روشنش را و دستهای رشیدش که امتداد تاریخی ذوالفقار علی(ع) است!

کم می یابید در تاریخ دستهایی از این دست را!

...

شگفتی نگر! همیشه رود به سمت دریا رفته است و این بار دریاست که به سمت رودخانه روان است! دریای دلاوری و عشق!

ابراهیم کربلا باز هم ذبیح دیگری را روانه منای عشق می کند! آب چون شکم ماهی موج می زند! مهر فاطمه در محاصره سپاه کین!

او تشنه آب نیست. آب تشنه اوست! مردی که همه دریاها تا قیامت تشنه اویند!

مردانه می جنگد و ناجوانمردانه با او می جنگند!

از میان حلقه های زره اش زخم به سان شقایق آفتابی می شود. کار جان فشانی او بالا گرفت و ناجوانمردی اشقیا نیز!

مقاتل نوشته اند: آب بر خاک ریخت!

عاشقان می گویند: عرش آبرو گرفت!

راویان گفته اند: دست بریده بر خاک افتاد!

سوختگان گفته اند: پایمردی معنی یافت!

و ماتمیان می گویند: نوحه سر کن آسمان، این داغ، داغ دیگر است!

و من می گویم: تو چه خوش آواز بردادی :

مرگی یعنی زندگی منهای تو

                                              یاحسین شهید

نظرات 6 + ارسال نظر
بوی پیراهن یوسف جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:00 ب.ظ http://yousef156.persianblog.com/

بین همه ی عشقهای دنیا ... عشق است ابالفضل ... پور علوی فاتح دلها ... عشق است ابالفضل .... یا عباس (ع) ... متن خیلی زیبایی بود ... پاینده باشید ... التماس دعا

ال ياسين جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:02 ب.ظ http://rahiyaan.persianblog.com

ما اماده ی پاسخگويی هستيم . در زمینه ی اجتماعی - سیاسی و مذهبی .

دریا یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:12 ق.ظ http://daryadarya.blogsky.com

عباس یعنی عشق در هیبت انسان.

یاسر سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:05 ب.ظ

سلام فرشته عاشق! دمت گرم ! خدا دستتو به دست علمدار کربلا برسونه ببرتت تا اوج کربلا ! دلمو آتیش زدی! حرفی زدی که معلوم بود از دلت بود! این حال خوش رو همیشه نگهدار برای خودت صدقه بده شکر خدا رو بکن بگو : الحمدالله علی عظیم رزیتی اللهم ارزقنی شفاعه الحسین و العباس یوم الورود ...

یاسر دوشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:01 ب.ظ

کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود// شیعه می پژمرد اگر زینب نبود.

...::: رضا خاوری...::: پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:42 ق.ظ http://rezakhavari.persianblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد