اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...




برای بازگشت دوباره یه عالمه حرف برای نوشتن دارم اما...

عجیب دارم تغییر می کنم...!!!!!

راستش جرقه اصلی رو یه دوست، اسفند 81 با کتاب صنوبرهای سرخ زد. کتابی که شاید بیش از 3 بار خوندمش و هر بار...

و حالا این جرقه آتیش گرفته !! و این آتیش رو مبین داره شعله ورتر می کنه!!!

مبین کیه؟؟

 به قول بعضیا مؤسسه مطالعات و تحقیقات مبین، دفتر اجرایی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانه!!!!!!!!!!! اما من می گم مبین یه موجوده !!!یه موجود زنده با یه روح والا!!!!یه موجود مستقل....

شاید مبین تقدسش رو از چشمان مردی به ودیعه گرفته باشه که تمام روحش مقدسه ! مردی که توی نگاه اول ، توی کلام اول ، اگه چشم دل داشته باشی می تونی بفهمی که چه طوفانی رو پشت کلام قاطع اش مخفی کرده!!!

مردی که وقتی شروع می کنه از سوره بلد حرف زدن تمام تنت می لرزه! مردی که می شه ایمان رو از  ذره ، ذره وجودش استشمام کرد.!!!

مردی که توی این زمین داره به آسمون فکر می کنه !!!!!!!!!!!!!

اما مبین و قداستش چیزی نیست که بشه تنها اختصاصش داد به...!!!!

نمی دونم استحقاق این همه تغییر رو دارم یا نه!!!!

اصلاً فکر می کنید ظرفیتش رو دارم!!!

تا کجا ...

نظرات 2 + ارسال نظر
دریا جمعه 17 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 10:05 ق.ظ http://daryadarya.blogsky.com

سلام. چقدر لطف داری و چقدر روحت لطیف شده. لینکتو می‌ذارم.

رفوزه جمعه 17 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 12:18 ب.ظ http://partizanha.blogsky.com

به نظر من اگه توانایی انجام کاری و علاقه به اون رو دارید اصلاْ شک و دو دلی به خودتون راه ندید و اون کار رو حتماْ به انجامش برسونید .... ان شاالله که موفق باشید .... یا حق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد