بالاخره اون هدیه ای رو هم که منتظرش بودم رسید
وحید عزیز از هدیه خوبه تو هم ممنونم
امروز بدجوری ریختم به هم نمی دونم چی باید بنویسم
فقط اینکه کاش همه چیز اون جوری که می خوام پیش بره
بعداً می نویسم که چی می خوام
آه که آن صدر سرا می ندهد بار مرا
می نکند محرم جان محرم اسرارمرا
گفت مرا:«مهرتوکو؟رنگ تو کو؟فر توکو؟»
رنگ کجا ماند و بو ساعت دیدار مرا
بیش مزن دم ز دویی دو دو مگو چون ثنوی
اصل سبب را بطلب بس شد از آثار مرا
سلام
آره منم
همونی که فکرش رو میکردی
موفق باشی
زندگی انسان وقتی آغاز می شود که عشق در آن نهان شود.
سلام دوست عزیز...وبلاگ زیبایی داری...برات ارزوی موفقیت میکنم اگر مایل بودی به کلبه حقیر ما هم تشریف بفرمایید ..
البته اگر افتخار بدین و ما رو قابل بدونید.
یــــا ابــــو الفضـــل.