اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اشک دل

مرا می شناسی تو ای عشق؟ من از آشنایان احساس آبم و همسایه ام مهربانی است ...

اندوه بزرگی ست

تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی

اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی

 آه از نفس پاک تو و صبح نشابور

از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی

 پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار فیروزه و الماس به آفاق بپاشی

 ای باد سبک سار مرا بگذر و بگذار

هشدار که آرامش ما را نخراشی

هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم

 اندوه بزرگی ست چه باشی، چه نباشی

 

کربلا 8

کربلای شبهای قدر هم عالی بود

خدایا ممنونتم

بسیار زیادددددددد


مسجد کوفه ، لحظه ضربت خوردن حضرت امیر (ع) 


خدایا باز هم روزی ام کن که من محتاج حسینم (,ع)

م ن ی س

این انصاف نیست

این عدالت نیست

این محبت نیست

این فقط یه رفع تکلیف اه

فقط رفع تکلیف

بعد از 16 روز فقط یک ساعت!!!!!!!!

.

.

.

حالم اصلا خوب نیست

و روز به روز داره بدتر می شه

روشن نشد

ریموت کار نمی کنه

استارت نمی خوره

کاپوت رو می زنم بالا هیچی سرم نمی شه 

تازه ماشین رو دم مغازه یه بنده خدا هم پارک کردم :(

امان 

چی کار کنم حالا؟؟؟

از اون وقتهاس که با خودم می گم کاشکی ...

کم کم داشت اینجا رو یادم می رفت!!

خیلی وقته اینجا هیچی ننوشتم

اصلا خیلی وقته دیگه نوشتن یادم رفته!!!

روز و روزگار داره همینطور به سرعت می گذره

و من هر روز دارم عاشق تر می شم

کمی نفس کشیدن سخت شده 

و دوری و دوری و دوری

و تنهایی و تنهایی و تنهایی ...



ارکب بنفسی انت یا اخی

یا عباس جیب الماء لسکینه

...

عجیب روز سنگینی بود 

...

بیچاره کسی که نرفته است کربلا

بیچاره تر کسی که نمرده است در حرم

.

.

.

بیچاره منم من